عهد باطنی

فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو...

عهد باطنی

فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو...

عهد باطنی

وقتی حرکت می‌کنیم برای نصرت دین خدا ممکن است هزینه‌ای هم داشته باشد، اما نصرت قطعی است. "امام خامنه ای"

۴ مطلب با موضوع «سخنرانی» ثبت شده است

دانلود فیلم 





ملّت ایران مذاکره‌ی زیر سایه‌ی تهدید را برنمیتابد. چرا تهدید میکنند؟ چرا غلط زیادی میکنند؟ میگوید اگر چنین نشود، چنان نشود، ممکن است ما حمله‌ی نظامی به ایران بکنیم؛ اوّلاً که غلط میکنید؛ ثانیاً من در زمان رئیس‌جمهور قبلی آمریکا -  آن‌وقت هم تهدید میکردند - گفتم دوران بزن‌ودررو تمام شده؛ این‌جور نیست که شما بگویید میزنیم و درمیرویم؛ نخیر، پاهایتان گیر خواهد افتاد و ما دنبال میکنیم. این‌جور نیست که ملّت ایران رها کند کسی را که بخواهد به ملّت ایران تعرّضی بکند؛ ما دنبال خواهیم کرد.
بیانات در دیدار جمعى از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور ۱۳۹۴/۰۲/۱۶


بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه 3
یکی از راه های این که آدم بفهمد دین را درست فهمیده یا نه این است که بخش های مختلف معرفت دینی را با هم نگاه کند. باید شبکه‌ی مفاهیم دینی را در یک انسجامی درک کنیم. یکی از مشکلاتی که در جامعه‌ی دینی ما وجود دارد این است که به صورت پراکنده ای معارف توزیع شده است و از این ها یک شبکه‌ی منظمی در ذهن شکل نمی گیرد. وقتی شما در یک نظام متقن و مهندسی صحیح از مفاهیم دینی قرار می گیری، تمام بخش های اطلاعات دینی شما همدیگر را تأیید می کنند.
Session 3:
One way to see whether you have understood religion is to look at different parts of religious knowledge as a whole. We should comprehend the network of religious concepts integrated. A problem of religious societies is the dispersed distribution of these knowledge and lack of formation of an ordered intellectual network of this knowledge. Within a correctly engineered system of religious concepts, all parts of your religious information confirm each other.     
در همان روایت أمیرالمؤمنین در خطبه ی قاصعه، یک تعبیر دیگری هم برای هدف از امتحان بیان شده است: «وَ لِیَجْعَلَ ذلِکَ أَبْوَاباً فُتُحاً إِلَى فَضْلِهِ» برای این که ابواب فضل و رحمت الهی به سمت انسان باز شود. چون وقتی تکبر رفت، تذلل و نور و وصال با معبود محقق می شود. «وَ أَسْبَاباً ذُلُلاً لِعَفْوِهِ»: یعنی موانع را از راه بر می دارد. تو عاشق خدا می شوی. امتحان برای این است که تو عاشق خداوند متعال شوی. تعابیر دیگری در این میان زیاد است.
In the “Ghase’a” speech of Amirolmomenin (AS), another revelation of the philosophy of the examinations is mentioned: «وَ لِیَجْعَلَ ذلِکَ أَبْوَاباً فُتُحاً إِلَى فَضْلِهِ» “in order for the doors of divine grace and mercy to open towards mankind”. Since when arrogance is gone, servility, light and union with Allah is achieved.
 «وَ أَسْبَاباً ذُلُلاً لِعَفْوِهِ» means “It removes the obstacles from your way”. You will love Allah. The philosophy of examinations is for you to love Allah.
دوستان چقدر از تکبر خالی اند؟ می دانید چه کسی تکبر ندارد؟ کسی که خیلی به در خانه‌ی خدا آویزان است و همه‌ی اسباب از جلویش برداشته شده است. هدف امتحان از بین رفتن تکبر است. معنای دیگرش این است که عاشق خدا شوی. «أَسْبَاباً ذُلُلاً لِعَفْوِهِ»: یعنی این عشق به خدا در آن است که اگر عفو کند عاشق می شوی. محبت خدا آتشی است که به هر چیزی بخورد می سوزد و خاکسترش می کند.
Friends, how empty of arrogance are you? Do you know who can be empty of arrogance? A person who is always begging and asking Allah and the obstacles are removed from his path. The philosophy of examination is to remove arrogance and its other philosophy is to love Allah. «أَسْبَاباً ذُلُلاً لِعَفْوِهِ» means that through his forgiveness he makes you love him. The love of Allah is a fire which burns whatsoever it reaches and turns it into ashes.
یک تعبیر انسان شناسانه هم می خواهم از هدف امتحان برای شما عرض کنم، با یک روایت از امیرالمؤمنین. تعبیر دینی و اخلاقی و عرفانی اش را دیدید. تعبیر انسان شناسانه اش این است که امتحان می خواهد استعدادهای بالقوه‌ی انسان را به فعلیت برساند. امتحان موجب رشد انسان می شود. این هدف امتحان است. اگر ما با امتحانات الهی همراهی کنیم استعدادهای برتر را کشف خواهیم کرد. أمیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: عند نزول الشدائد تظهر فضائل الانسان. حالا مدام از شدائد فرار کن و با آن ها بد تا کن.
I like to introduce an anthropological revelation of the philosophy of examination using Amirolmomenin’s (AS) words.  You saw the religious, moral and mystic revelation. Its anthropological revelation is that examination seeks to activate potential human capabilities. Examination causes mankind to grow. This is the philosophy of examination. If we go along with divine examinations we shall discover superior talents. Amirolmomenin (AS) says: “With arrival of difficulties, human talents are revealed.” Would you now still run away from difficulties of life?!

برسیم به اولین ویژگی امتحانات الهی. اولین ویژگی امتحانات الهی این است که امتحانات الهی متناسب با توانایی های ما هستند، پس آسان هستند. امتحانات الهی هیچ موقع سخت نمی شود. اگر گفته می شود سخت به این دلیل است که بفهمیم سخت هستند ولی بدانیم که خداوند سخت تر از ظرفیت کسی از او امتحان نمی گیرد. خب من از کجا بفهمم که توانایی من چقدراست؟ شما نیازی نیست بدانی که چقدر ظرفیت برای بلا داری؛ چون قرار نیست شما امتحانات را طراحی کنی. پس راحت باش. من می خواهم بگویم یکی از راه های این که انسان بتواند ظرفیت های خودش را درک کند، امتحانات الهی است. چقدر نادان هستند کسانی که ظرفیت های انسان را کاهش می دهند. بوی ابلیس از آن ها به استشمام می رسد.

Let’s come to the first characteristics of divine examinations which are its proportionality with our capabilities. So, they are easy. Divine examinations never get hard. If we are told they are difficult it’s because we acknowledge although they are difficult but are never beyond our capabilities. Well, how do I know how much my capabilities are? There is no need for you to know your capability for examination because you are not designing the examination. So relax! On the other hand one way to realize own capacities is the divine examinations. How fool are those who reduce their capacities. You can smell Satan from them.


دریافت





بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه 2:
بحث در سال قبل این بود که مهم ترین عامل تعیین کننده در مقدرات الهی عامل «امتحان» است. ما در بستر امتحان زندگی می کنیم و باید آن را بیشتر بشناسیم و بدانیم که همه چیز امتحان است و اصلا امتحانی زندگی می کنیم: الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ ...{الملک/2}، اصلا مرگ و زندگی برای امتحان گرفتن از شما آفریده شده است. هیچ مفهومی خارج از امتحان، حقیقت مجزایی ندارد. ما در 24 ساعت روز درگیر موضوع مقدرات الهی هستیم ولی آن را درک نمی کنیم مانند ماهی ای که در آب است ولی آن را نمی بیند.
Session 2:
In previous years the discussion was about the most decisive factor in divine decrees which is the factor of “examination”. We live within a context of examination and needs to know it more than ever and realize that everything is examination and basically we live for examination: “Who created death and life to test you {Al-Mulk 2}” essentially life and death is created to test you. No concept other than examination has a distinct reality. We are involved with the subject of divine decrees during every second of our daily life but do not comprehend it. Like a fish in water which is not conscious of water.

امسال می خواهیم بررسی کنیم که خداوند چگونه از ما امتحان می گیرد. ابتدا چند بحث مقدماتی در باب چگونگی امتحانات الهی عرض کنم.
This year we seek to investigate how Allah tests us. Let us first provide an introduction on the modality of divine examinations (tests).
یک بحث این است که خداوند یک موقع یک فرد را امتحان می کند و یک موقع یک ملت و جامعه را امتحان می کند. هر دو را باید دید.
One discussion is that sometimes Allah tests individuals and sometimes a nation and society. We should see both.



صوت جلسه دوم




The most important secret of servitude of Allah is to know what he expects from us. When everything is for test, people act according to the expectation of the one who is examining them and disregards his/her
own needs and desires. Even if your desires are great, again Allah shall test you in those; like prophet Ibrahim (AS) that did everything Allah told him. Allah asked him why do you love Ismail and he replied because of you. Then Allah told him let’s see if you can sacrifice him! Being a good person means be good in your examinations

مهم ترین راز عبودیت این است که بدانیم خداوند چه انتظاری از ما دارد. وقتی همه چیز امتحانی باشد انسان به انتظار امتحان گیرنده رفتار خواهد کرد. کاری با میل و نیاز خودش ندارد. حتی اگر امیال شما بسیار خوب هم باشد باز خدا در همان امیالِ خوب، شما را امتحان می کند؛ مانند حضرت ابراهیم (ع) که هر چه خدا می گفت او پیروی می کرد. [روزی] به او فرمود که چرا اسماعیل را دوست داری؟ حضرت فرمود خدا به خاطر تو او را دوست دارم. خداوند گفت پس سرش را ببر ببینم! خوب بودن یعنی خوب امتحان بدهید.


صوت جلسه اول
دریافت
ادامه دارد...