عهد باطنی

فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو...

عهد باطنی

فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو...

عهد باطنی

وقتی حرکت می‌کنیم برای نصرت دین خدا ممکن است هزینه‌ای هم داشته باشد، اما نصرت قطعی است. "امام خامنه ای"

۱۰ مطلب در آذر ۱۳۹۳ ثبت شده است





در حالی که رسانه‌‌های دنیا در ظاهر یک غول رسانه‌ای برای پوشش همه خبرها به نظر می رسند، بزرگترین رویداد و تجمع دنیا در کربلا توسط این رسانه‌ها سانسور شده است.

همزمان با راهپیمایی میلیونی شیعیان به سمت کربلای معلی و مرقد مطهر امام حسین (ع) که از هفته های گذشته شروع شده است، هم اکنون شعاع چند ده کیلومتری حرم اباعبدالله، مملو از عاشقان ثارالله است که همچنان بر این تعداد افزوده می شود.

 

این راهپیمایی و تجمع در کل جهان بی نظیر است، راهپیمای میلیونی که رسانه های آمریکایی و صهیونیستی غرب، نمی خواهند چشمانشان را به روی آن باز کنند و حاضر به انعکاس حتی یک خط خبری درباره بزرگترین راهپیمایی جهان نیستند و همچنان به سانسور شعار "لبیک یا حسین (ع)" و "هیهات منه‌الذلة" شیعیان می پردازند.

در دنیای امروز به واسطه گسترش رسانه های گوناگون، اگر حتی یه خواننده در گوشه ای از دنیا فوت کند، کمتر از چند دقیقه تمامی مردم جهان از آن موضوع باخبر می شوند و یا اینکه وقتی که در آخرین چهارشنبه ماه اوت در اسپانیا هزاران نفر به سمت یکدیگر گوجه فرنگی پرتاب می کنند، این اتفاق به طور گسترده در رسانه های جهان بازتاب پیدا می کند و در بخش های مختلف خبری خود به انعکاس آن می پردازند و در سایت های خبری انواع گزارش ها و تصاویر آن منتشر می شود، اما این رسانه ها که ادعای "آزادی بیان" می کنند، حاضر نیستند راهپیمایی میلیونی را حتی در حد یک بخش خبری انتشار دهند.

سال گذشته؛ ویکی پدیا از این تجمع به عنوان "عظیم ترین تجمع صلح آمیز جهان" نام برد؛ اما با فشار صهیونیست ها بلافاصله صفحه پیاده روی اربعین را از صفحات خود حذف نمود.

برای اثبات عظمت این تجمع معنوی کافی است نگاهی به آمار بیندازیم: در مکه و مدینه سالانه 7 تا 10 میلیون نفر، مشهد مقدس سالانه بین 25 تا 45 میلیون نفر، زیارتگاه "ساباریمالا" که متعلق به هندوهاست، سالانه 50 میلیون نفر، معبد "سن سوجی" در ژاپن سالانه 20 تا 30 میلیون نفر و در واتیکان نیز سالانه 18 میلیون نفر می باشد، اما زائران کربلا سالانه 45 تا 55 میلیون نفر هستند و در یک روز اربعین به بیش از 20 میلیون نفر می رسد.

آیا تجمع 20 میلیون نفر در یک زمان خاص در یک مکان خاص، دارای ارزش خبری نیست که رسانه ‌های آمریکایی و صهیونیستی آن را به طور کامل سانسور می کنند و حتی اشاره‌‌ای به آن نمی کنند؟ حتی شبکه هایی وابسته به آل سعود مانند "الجزیره" و "العربیه" از زیرنویس آن هم دریغ کردند.

شبکه های ماهواره ای که به زبان فارسی برنامه پخش می کنند، هدف خود از تاسیس شبکه و پخش برنامه برای ایرانیان را "احترام به سلیقه و نظر مخاطب ایرانی" بیان می کنند و از "صداقت" و "رفتار حرفه ای" می گویند؛ اما آیا واقعیت هم همین است؟

"صدای آمریکا" و "بی.بی.سی فارسی" از جمله شبکه های خبری فارسی زبانی هستند که ادعای "احترام به دیدگاه و سلیقه مخاطبان" خود را همیشه مطرح کرده و می کنند.

بی.بی.سی فارسی که مدیران آن بارها از واژه هایی مانند "رسانه حرفه ای"، "رفتار صادقانه"، "احترام به مخاطبان ایرانی" و ... سخن می گویند، سال گذشته تنها دو خبر از پیاده روی زائران در کربلا پخش کرد که در هر دوی آنها با القای "عدم وجود امنیت"، به شکلی حرفه ای در راهپیمایی و زیارت، شک و تردید بوجود آورد.

این شبکه وابسته به خاندان سلطنتی انگلیس، امسال و تاکنون هیچ اشاره ای به راهپیمایی و تجمع میلیونی نکرده است که خود صداقت رسانه های غربی را نشان می دهد! و رسانه هایی که خود را سرمدار آزادی بیان و آزادی رسانه ها و مخالف سانسور می دانند، امروز خود بزرگترین سانسورگرهای دنیا شده اند.

البته هیچ بایکوت رسانه ای و سانسور خبری نمی ‌تواند نور اهل بیت را در دل مسلمانان و شیعیان حسین (ع) خاموش کند و اگر هزار و اندی سال پیش، جمع کثیری از به ظاهر مسلمانان، با بی بصیرتی خود امام زمانشان را تنها گذاشتند و فقط 72 نفر به ندای امام زمان خود لبیک گفتند، اما امروز میلیون ها مسلمان و حتی غیرمسلمان از سراسر جهان یکصدا فریاد لبیک یا حسین (ع) را سر می دهند.

حتی رسانه های وابسته به امپریالیسم غرب وقتی می بینند که به جز شیعیان، سنی ها و حتی مسیحیان، ایزدی ها و زرتشتی ها و ... هم به عنوان خادم زائران و حتی زائر در این تجمع میلیونی شرکت می کنند، آن وقت است که می فهمند این اتفاق چقدر مهم است و مجبور به سانسور خبری می شوند.

زمانی شمر و یزد قصد داشتند حتی نام حسین (ع) را حذف کنند ولی برعکس نیت شوم خود، امروزه نام حسین (ع) عالم گیر شده است و شمر و یزیدیان زمانه هم قصد سانسور یاد حسین (ع) را دارند و باز هم خواهیم دید که روزگار با آنها چکار خواهد کرد و بالاخره مجبور می شوند به قدرت شیعه حتی در حد یک خبر کوتاه اشاره کنند.  شمرو یزید زمانه را باید شناخت.

البته نباید از عصبانیت غرب و دست پرورده های آنها مانند داعش تعجب کرد. آنها شیعیان را به خاطر داشتن دو عنصر مهم "ولایت" و "شهادت"، مهمترین دشمن نیات شوم خود در جهان می دانند و هیچ چیزی بیشتر از این تجمع های مذهبی آن هم در کربلا، گروه‌های ترور را به خشم نمی‌آورد که ببینند زائران شیعه به خاطر بزرگ ترین تجلی ایمانشان گردهم می‌آیند و حتی از تهدیدهای داعش و داعشیان هم هراسی ندارند.

آنها نآنخوب می دانند که هر کدام از زائران، یک قاسم سلیمانی هستند که اگر غیرت حسینی شان به جوش آید، دیگر اسمی از داعش و داعشیان وجود نخواهد داشت. شیعیان جهان با تجمع میلیونی خود در کربلا، داعش و داعشیان را به "چالش تجمع میلیونی" دعوت کردند!

مسئولان گینس که رکورد ماراتن هل دادن کالسکه، گشاد ترین دهان دنیا، پوشیدن  245 تی شرت، بلندترین گوش سگ دنیا، شکستن کاسه با یک انگشت، بلندترین ریش و سبیل و ناخن و ... را ثبت می کند، چرا حاضر نیست بزرگترین راهپیمایی و تجمع را به نام شیعیان در کربلا ثبت کند؟

چرا مسئولان گینس توزیع بیش از 50 میلیون وعده غذایی در روز را تا کنون ثبت نکرده اند؛ این در واقع طولانی ترین میز غذای پیوسته ای است که برخی از میزبانان عراقی حتی با فروش خانه خود این وعده‌های غذایی را تدارک دیده اند.

مسئولان گینس کجا هستند تا 700 میلیون وعده غذایی برای تمام مدت این مراسم را ثبت کنند؟ غذاهایی که نه سازمان های دولتی و جهانی، بلکه توسط خود مردم تامین شده است. مسئولان گینس کجا هستند تا بزرگترین وحدت و همدلی آن هم در میان شیعیان جهان را ثبت کند؟

مسئولان گینس کجا هستند که برقراری امنیت تجمع چند ده میلیونی، آن هم در شرایطی که داعش مدام تهدید به بمب گذاری و کشتار شیعیان می کند را ثبت کنند؟ امنیت مراسمی که نه بر عهده دولت و ارتش، که برعهده‌ داوطلبانی است که یک چشم بر داعش دارند و یک چشم بر محافظت از مسیر پیاده‌روی زائران.

اگر برائت از مشرکین از ارکان حج است، برائت از دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) نیز جزو ارکان اصلی مراسم کربلاست. این روزها کربلا دیدنی ‌ترین منظره هستی است با جلوه ‌ها و شگفتی ‌های نو به نو که با هر نگاهی، رازی از رازهای‌ آن گشوده می‌شود؛ ولی با این وجود هرگز اسرار آن، تمام شدنی نیست، چرا که کل یوم عاشورا و کل ارض کربلاست.

خلاصه بگویم؛  این دو سه جمله خیلی برایم سنگین آمد:

Even though the company is legally registered in Cyprus, revenues are created in Israel because an Israeli entrepreneur who sells an asset makes a profit and pays capital gains tax on it in Israel,” he wrote on Facebook. The comment ignited a debate on social networks over the degree the company was Israeli and the extent the Israeli treasury would benefit from the deal. (+)

Viber is the answer to those that tremble from boycotts (+)

این حرف ها را فلان نماینده مجلس یا بهمان امام جمعه یا آن فرمانده نظامی یا آن یکی فعال ارزشی سایبری یا ... نزده. این حرف ها را Naftali Bennett  وزیر اقتصاد رژیم منحوس صهیونیستی زده. منبعش هم کیهان و مشرق نیوز و ... نیست؛ هاآرتص و اورشلیم آنلاین از دلِ سرزمین های اشغالی مخابره کرده اند. از این که با افتخار از مالیاتِ دریافتی از وایبر (که حاصل -حداقل- حضور سیاهی لشکری من است) یاد کرده ناراحت شدم. بیشتر از آن، از این که موفقیت وایبر را (که غیر از تلاش خود وایبر و تنبلی و دست بر دست گذاشتن متخصصان و مسئولین سرزمین من، حاصل همان حضور سیاه لشکری و تقویت کننده من است) پاسخی برای تمامی تلاش های آزادی خواهان دنیا برای بایکوت محصولات اسرائیلی دانسته بیشتر به غیرت م بر خورد!

ترسیدم روزی برسد که مواخذه شوم: گیرم که هیچ کاری برای آرمان بزرگ اسلامی که از پیروی آن دم می زنی نکردی، لااقل چرا تلاش های همه ی آزادی خواهان را بی ارزش کردی؟ کسانی که برعکس تو هیچ ادعای مسلمانی نداشتند و سرزمین هم دین هایشان هم غصب نشده بود. برای انسانیت مبارزه می کردند با ضدانسانی ترین رژیم...

...............................................................

وایبر برای من بستر خوبی بود برای ارتباط با دوستان، اقوام، اطلاع از برنامه های مذهبی، خواندن مطالب زیبا و از همه مهم تر کم شدن هزینه ارتباط با خانه و ارتباط با بانو. اما با هر حسابی که نگاه میکنم همه ی این ها ارزش قوت قلب یک وزیر اسرائیلی و افزایش ارزش شرکت وایبر و پرداخت مالیات بیشتر برای آبادی سرزمین های اشغالی ندارد، حتی اگر لازم باشد برای ارتباط با تک تک این افراد و اطلاع از برنامه ها و خواندن مطالب زیبا ده ها برابر هزینه کنم. بگذریم که نرم افزارهای دیگری هم هستند که همین کارکرد را دارند، شاید با کیفیتی پایین تر. مثل نرم افزار متن باز تلگرام. نرم افزارهای داخلی مثل بیسفون هم در حال بررسی و آزمون هستند. قطعا اگر هیچ کدام از این نرم افزارها به خوبی و گستردگی استفاده وایبر نباشند، باز هم به وایبر برنخواهم گشت!

دقت دارید؟ همه ی این ها فارغ از نگاه امنیتی به وایبر و اطلاعات در دست آن است که مخلوطی از واقعیات و بزرگ نمایی ها و فرافکنی ها و ساده انگاری ها شده! برای استدلال هایم به صحرای کربلا هم نزدم. حتی به این که از امشب بدون وایبر خانه آرام تری دارم و از بی اختیار سرزدن به گوشی هایم کاسته می شود و به لذت کنار خانواده بودنم افزوده هم چیزی نگفتم. یعنی به نظرم مسئله خیلی ساده تر از این حرف ها آمده!

پ.ن. تاکید میکنم که سرپوشی بر کم کاری متولیان و آن هایی که می توانستند و نکردند نمی گذارم. این برداشت من از وظیفه ی امروزم بود و شاید اولین گام من برای اصلاح سبک زندگی فناورانه خود و خانواده ام. به گمانم اگر فقط همین کار از من برمی آید و از آن غفلت نکنم، بهتر از این باشد که به بهانه وجود مشکلات دیگر و ضعف های دیگر در خودم و سبک زندگی ام، از همین یک کار هم صرف نظر کنم!

* توضیح: لینک های ارائه شده در خصوص منبع جملات وزیر اسرائیلی، با توجه به منبع صهیونیستی منتشر کننده آن ها به صورت عادی قابل دسترسی نیستند. البته متن موجود، عین متن سایت های منبع می باشد، بدون دخل و تصرف.

** خوشحال می شوم اگر فرد دیگری هم همراه این مسیر بود و تجربه ای کسب کرد در میان بگذارد!


از وبلاگ:از دیار حبیب

حجّت‌الاسلام پناهیان :خدا هیچ‌گاه کارهای خودش را توسط جماعت جوگیر شده امتحان پس نداده پیش نمی‌برد ، خدا امروز می‌خواهد کار خود را با شیعیانی پیش ببرد که محض رضای خدا ازدواج می‌کنند و محض رضای خدا بچّه‌دار می‌شوند.




بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه 3
یکی از راه های این که آدم بفهمد دین را درست فهمیده یا نه این است که بخش های مختلف معرفت دینی را با هم نگاه کند. باید شبکه‌ی مفاهیم دینی را در یک انسجامی درک کنیم. یکی از مشکلاتی که در جامعه‌ی دینی ما وجود دارد این است که به صورت پراکنده ای معارف توزیع شده است و از این ها یک شبکه‌ی منظمی در ذهن شکل نمی گیرد. وقتی شما در یک نظام متقن و مهندسی صحیح از مفاهیم دینی قرار می گیری، تمام بخش های اطلاعات دینی شما همدیگر را تأیید می کنند.
Session 3:
One way to see whether you have understood religion is to look at different parts of religious knowledge as a whole. We should comprehend the network of religious concepts integrated. A problem of religious societies is the dispersed distribution of these knowledge and lack of formation of an ordered intellectual network of this knowledge. Within a correctly engineered system of religious concepts, all parts of your religious information confirm each other.     
در همان روایت أمیرالمؤمنین در خطبه ی قاصعه، یک تعبیر دیگری هم برای هدف از امتحان بیان شده است: «وَ لِیَجْعَلَ ذلِکَ أَبْوَاباً فُتُحاً إِلَى فَضْلِهِ» برای این که ابواب فضل و رحمت الهی به سمت انسان باز شود. چون وقتی تکبر رفت، تذلل و نور و وصال با معبود محقق می شود. «وَ أَسْبَاباً ذُلُلاً لِعَفْوِهِ»: یعنی موانع را از راه بر می دارد. تو عاشق خدا می شوی. امتحان برای این است که تو عاشق خداوند متعال شوی. تعابیر دیگری در این میان زیاد است.
In the “Ghase’a” speech of Amirolmomenin (AS), another revelation of the philosophy of the examinations is mentioned: «وَ لِیَجْعَلَ ذلِکَ أَبْوَاباً فُتُحاً إِلَى فَضْلِهِ» “in order for the doors of divine grace and mercy to open towards mankind”. Since when arrogance is gone, servility, light and union with Allah is achieved.
 «وَ أَسْبَاباً ذُلُلاً لِعَفْوِهِ» means “It removes the obstacles from your way”. You will love Allah. The philosophy of examinations is for you to love Allah.
دوستان چقدر از تکبر خالی اند؟ می دانید چه کسی تکبر ندارد؟ کسی که خیلی به در خانه‌ی خدا آویزان است و همه‌ی اسباب از جلویش برداشته شده است. هدف امتحان از بین رفتن تکبر است. معنای دیگرش این است که عاشق خدا شوی. «أَسْبَاباً ذُلُلاً لِعَفْوِهِ»: یعنی این عشق به خدا در آن است که اگر عفو کند عاشق می شوی. محبت خدا آتشی است که به هر چیزی بخورد می سوزد و خاکسترش می کند.
Friends, how empty of arrogance are you? Do you know who can be empty of arrogance? A person who is always begging and asking Allah and the obstacles are removed from his path. The philosophy of examination is to remove arrogance and its other philosophy is to love Allah. «أَسْبَاباً ذُلُلاً لِعَفْوِهِ» means that through his forgiveness he makes you love him. The love of Allah is a fire which burns whatsoever it reaches and turns it into ashes.
یک تعبیر انسان شناسانه هم می خواهم از هدف امتحان برای شما عرض کنم، با یک روایت از امیرالمؤمنین. تعبیر دینی و اخلاقی و عرفانی اش را دیدید. تعبیر انسان شناسانه اش این است که امتحان می خواهد استعدادهای بالقوه‌ی انسان را به فعلیت برساند. امتحان موجب رشد انسان می شود. این هدف امتحان است. اگر ما با امتحانات الهی همراهی کنیم استعدادهای برتر را کشف خواهیم کرد. أمیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: عند نزول الشدائد تظهر فضائل الانسان. حالا مدام از شدائد فرار کن و با آن ها بد تا کن.
I like to introduce an anthropological revelation of the philosophy of examination using Amirolmomenin’s (AS) words.  You saw the religious, moral and mystic revelation. Its anthropological revelation is that examination seeks to activate potential human capabilities. Examination causes mankind to grow. This is the philosophy of examination. If we go along with divine examinations we shall discover superior talents. Amirolmomenin (AS) says: “With arrival of difficulties, human talents are revealed.” Would you now still run away from difficulties of life?!

برسیم به اولین ویژگی امتحانات الهی. اولین ویژگی امتحانات الهی این است که امتحانات الهی متناسب با توانایی های ما هستند، پس آسان هستند. امتحانات الهی هیچ موقع سخت نمی شود. اگر گفته می شود سخت به این دلیل است که بفهمیم سخت هستند ولی بدانیم که خداوند سخت تر از ظرفیت کسی از او امتحان نمی گیرد. خب من از کجا بفهمم که توانایی من چقدراست؟ شما نیازی نیست بدانی که چقدر ظرفیت برای بلا داری؛ چون قرار نیست شما امتحانات را طراحی کنی. پس راحت باش. من می خواهم بگویم یکی از راه های این که انسان بتواند ظرفیت های خودش را درک کند، امتحانات الهی است. چقدر نادان هستند کسانی که ظرفیت های انسان را کاهش می دهند. بوی ابلیس از آن ها به استشمام می رسد.

Let’s come to the first characteristics of divine examinations which are its proportionality with our capabilities. So, they are easy. Divine examinations never get hard. If we are told they are difficult it’s because we acknowledge although they are difficult but are never beyond our capabilities. Well, how do I know how much my capabilities are? There is no need for you to know your capability for examination because you are not designing the examination. So relax! On the other hand one way to realize own capacities is the divine examinations. How fool are those who reduce their capacities. You can smell Satan from them.


دریافت






پایه‌ى این تفکّر، اعتقاد به مسئولیّت انسان است؛ مسئولیّت انسان. انسان موجودى است مسئول. نقطه‌ى مقابل این فکر، حالت احساس بى‌مسئولیّتى، «ولش کن»، «برو خوش باش»، «به خودت بپرداز» است. پایه‌ى فکرى بسیج این مسئولیّت الهى است که حالا عرض میکنم مبانى دینى مستحکمى دارد. نه فقط مسئولیّت در برابر خود و در برابر خانواده‌ى خود و نزدیکان خود - که این هست - بلکه مسئولیّت در قبال حوادث زندگى؛ در قبال سرنوشت جهان، سرنوشت کشور و سرنوشت جامعه، چه مسلمان، چه غیر مسلمان. این احساس مسئولیّت فقط نسبت به انسانهاى هم‌عقیده و مسلِم و مؤمن نیست بلکه حتّى نسبت به غیر مسلمین و غیر مؤمنین هم احساس مسئولیّت میکند. نقطه‌ى مقابلِ همان دَم‌غنیمتى، ولش کن و حالت تنبلى و حالت گریز از مسئولیّت و مانند اینها است. پایه‌ى اصلى بسیج، این احساس مسئولیّت است. این تفکّر مسئولیّت انسان، جزو بیّنات اسلام است. یعنى هیچ‌کس نمیتواند در این تردید بکند که اسلام، انسان را این‌جور موجودى میداند: موجودى که مسئول است، کار از او خواسته شده است.
شما ملاحظه کنید احکام گوناگون را: مثلاً حکم امربه‌معروف و نهى‌ازمنکر. امر به معروف یعنى شما همه مسئولید که معروف را، نیکى را گسترش بدهید، امر کنید به آن؛ نهى از منکر [یعنى‌] زشتى را، بدى را، پلشتى را نهى کنید؛ جلوى آن را بگیرید با شیوه‌هاى مختلف. معناى این چیست؟ معناى این، مسئولیّت در قبال سلامت عمومى جامعه است. همه مسئولند: من مسئولم؛ شما مسئولى؛ آن یکى مسئول است. یا مسئله‌ى جهاد. جهاد اسلام در واقع کمک به ملّتهایى است که پشت پرده‌ى سیاستهاى استعمارى و استکبارى و استبدادى قرار داده شده‌اند که نور اسلام به اینها نرسد؛ نور هدایت به اینها نرسد. جهاد براى دریدن این پرده‌ها و این حجابها است؛ جهاد اسلامى این است. بحث اینکه آیا جهاد، دفاعى است یا ابتدائى است یا مانند اینها، بحثهاى فرعى است؛ بحث اصلى این است: ما لَکُم لا تُقاتِلونَ فى سَبیلِ اللهِ وَ المُستَضعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّسآءِ وَ الوِلدان؛(۴) چرا جهاد نمیکنید، مقاتله نمیکنید، نبرد نمیکنید در راه خدا - و بلافاصله [میگوید ]- و در راه مستضعفین، براى نجات مستضعفین؟ این احساس مسئولیّت است؛ یعنى شما برو جان خودت را به خطر بینداز و جانت را کف دستت بگیر در میدانهاى خطر، براى اینکه مستضعفان را نجات بدهى؛ معناى این، همان مسئولیّت است دیگر. یا این حدیث معروفِ «مَن اَصبَحَ وَ لَم یَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم»؛(۵) و از این قبیل، فراوان آیات و روایاتى در متون اسلامى است که این جزو بیّنات اسلام است؛ یعنى اسلام انسان را این‌جور خواسته است که مسئول باشد؛ هم نسبت به خود، هم نسبت به نزدیکان خود، هم نسبت به جامعه‌ى خود، هم نسبت به بشریّت مسئول است. که حالا اگر بروید دنبال این فکر را در متون اسلامى بگیرید، چیزهاى عجیب‌وغریبى انسان مشاهده میکند از این اهتمام و از این احساس مسئولیّت.
پیغمبر اکرم پیش خداى متعال التماس میکند، تضرّع میکند که «اَللّهُمَّ اهدِ قَومى»؛(۶) قومش همانهایى بودند که او را میزدند، او را طرد میکردند، او را تهدید به قتل میکردند، این‌همه بر او زحمت وارد مى‌آوردند، او پیش خداى متعال التماس میکند که خدایا، اینها را نجات بده، اینها را شفا بده، اینها را هدایت کن! این پیغمبر. امیرالمؤمنین وقتى‌که مى‌شنَود که سپاهیان معاویه رفتند آن شهر را غارت کردند با غصّه میگوید که - بَلَغَنى اَنَّ الرَّجُلَ مِنهُم کان یَدخُلُ عَلَى المَراَةِ المُسلِمَةِ وَ الاُخرَى المُعاهِدَة(۷) - مردهاى این لشکرِ غارتگر وارد خانه‌ى مسلمان و معاهَد (معاهد یعنى غیر مسلمانى که در زیر سایه‌ى اسلام زندگى میکند؛ مسیحى، یهودى) میشدند، به زنها اهانت میکردند، دستبند زنها را میگرفتند، زیور زنها را میگرفتند، بعد حضرت میفرماید که اگر مسلمانْ از این غصّه بمیرد، جا دارد. شما ببینید؛ یعنى احساس مسئولیّت تا این حد است. نمیگوید اگر امیر مسلمین بمیرد جا دارد؛ میگوید اگر انسان، اگر مسلمان از این غصّه بمیرد جا دارد. این همان احساس مسئولیّت است. پایه‌ى اصلىِ حرکت بسیج این است: احساس مسئولیّت الهى.


 

 





هدفم بود که هرگز نشوم عاشق کس/ چون که رخسار تو دیدم، هدفم سخت شکست
 


بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه 2:
بحث در سال قبل این بود که مهم ترین عامل تعیین کننده در مقدرات الهی عامل «امتحان» است. ما در بستر امتحان زندگی می کنیم و باید آن را بیشتر بشناسیم و بدانیم که همه چیز امتحان است و اصلا امتحانی زندگی می کنیم: الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ ...{الملک/2}، اصلا مرگ و زندگی برای امتحان گرفتن از شما آفریده شده است. هیچ مفهومی خارج از امتحان، حقیقت مجزایی ندارد. ما در 24 ساعت روز درگیر موضوع مقدرات الهی هستیم ولی آن را درک نمی کنیم مانند ماهی ای که در آب است ولی آن را نمی بیند.
Session 2:
In previous years the discussion was about the most decisive factor in divine decrees which is the factor of “examination”. We live within a context of examination and needs to know it more than ever and realize that everything is examination and basically we live for examination: “Who created death and life to test you {Al-Mulk 2}” essentially life and death is created to test you. No concept other than examination has a distinct reality. We are involved with the subject of divine decrees during every second of our daily life but do not comprehend it. Like a fish in water which is not conscious of water.

امسال می خواهیم بررسی کنیم که خداوند چگونه از ما امتحان می گیرد. ابتدا چند بحث مقدماتی در باب چگونگی امتحانات الهی عرض کنم.
This year we seek to investigate how Allah tests us. Let us first provide an introduction on the modality of divine examinations (tests).
یک بحث این است که خداوند یک موقع یک فرد را امتحان می کند و یک موقع یک ملت و جامعه را امتحان می کند. هر دو را باید دید.
One discussion is that sometimes Allah tests individuals and sometimes a nation and society. We should see both.



صوت جلسه دوم




The most important secret of servitude of Allah is to know what he expects from us. When everything is for test, people act according to the expectation of the one who is examining them and disregards his/her
own needs and desires. Even if your desires are great, again Allah shall test you in those; like prophet Ibrahim (AS) that did everything Allah told him. Allah asked him why do you love Ismail and he replied because of you. Then Allah told him let’s see if you can sacrifice him! Being a good person means be good in your examinations

مهم ترین راز عبودیت این است که بدانیم خداوند چه انتظاری از ما دارد. وقتی همه چیز امتحانی باشد انسان به انتظار امتحان گیرنده رفتار خواهد کرد. کاری با میل و نیاز خودش ندارد. حتی اگر امیال شما بسیار خوب هم باشد باز خدا در همان امیالِ خوب، شما را امتحان می کند؛ مانند حضرت ابراهیم (ع) که هر چه خدا می گفت او پیروی می کرد. [روزی] به او فرمود که چرا اسماعیل را دوست داری؟ حضرت فرمود خدا به خاطر تو او را دوست دارم. خداوند گفت پس سرش را ببر ببینم! خوب بودن یعنی خوب امتحان بدهید.


صوت جلسه اول
دریافت
ادامه دارد...